بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 3
-از سن پنج سالگی محمد رضا را به کلاس نقاشی در خیابان شیخ بهائی اصفهان بردم - اساتید وسائل و تجهیزاتی که لازم داشت در اختیار او قرار می دادند ... خود او به مرور زمان با فعّالیت زیاد تبدیل به نقاشی زبر دست شد - تابلوهائی از طبیعت می کشید ؛ همزمان با شکل گیری انقلاب شروع به کاریکاتور کشیدن بر علیه طاغوتیان کرد و به صورت شبانه آنها را در محلات به همراه اعلامیه های حضرت امام توزیع می کرد.....
(پای درد و دلهای حاج حیدر ؛ پدر شهید محمد رضا مصدقیان)
((تشییع پیکر شهید به همراه جمعی از یاران بعد از 17 سال - 1379/03/22))
خدایا – به محمد (صلی الله علیه) بگو که پیروانش حماسه آفریدند ، به علی (علیه السلام) بگو که شیعیانش خون به پا کردند ، به حسین (علیه السلام) بگو که خونش همچنان در رگها می جوشد ، بگو که دستهای عباسها از تن ها جدا شده ، بگو که خونها ریخته شده و بگو که قاتلان همچنان خونمان را می ریزند ، امّا .... باز هم لاله می روید.....
-فرازی از وصیت نامه شهید-
هنرمند پاسدار شهید محمد رضا مصدقیان - فرزند : حیدر
ولادت : 1340/06/31 - شهادت : 1361/11/17
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
فهرست موضوعی یادداشت ها
اشتراک